تاب تاب عباسي!
در ولايت مادري هستيم و علي خوش است الحمدلله...
ساعت هشت وسي دقيقه صبح بيدار ميشود و تا غروب آفتاب يك ريز تاب تاب عباسي ميرود(اصطلاح علي براي پارك و سر سره؛خودا منو نندازي هم در ادامه اش ميخواند)...
عطشش براي بازي در پارك به طرز عجيبي و به هيچ وجه تمامي ندارد ...البته حق دارد وقتي پدر بزرگ پايه اي دارد كه هر لحظه هم بازي علي ست و هم پاي پارك رفتنش، حتي اگر علي جان ساعت يك ونيم نيمه شب بهانه پارك بگيرد و زمين و زمان را به هم بدوزد؛ باز ميداند پدر بزرگ هست كه اشكهايش را تاب نمي آورد و راهي پارك ميشوند...
+خداوند عمرتان را طولاني وتوام با عزت بدارد ؛بهترين بابا و بابا بزرگ دنيا...
-----------------------------------
+الحمدلله دختر خاله كوچولو ما امروز به دنيا آمد ،صحيح وسالم ،قدمش مبارك ان شاالله.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی