علي كوچولوعلي كوچولو، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 17 روز سن داره

جوجه طلبه

بشکن؛بشکن

1393/9/3 14:35
نویسنده : ننه علي
698 بازدید
اشتراک گذاری

بابایی که از سر کار میاد باید تمام مایعات وشربتیجات خونه رو تو لیوان بریزه ببره خدمت بابایی خسته!!!

تمام شربتها متعلق به باباست وای به حال کس که یه قلپ شربت بخوره!!!

بابایی که شربتشو نوش جان میکنه لیوان خالی رو میاره آشپزخونه (منم هی منتظرم که کی لیوان از دستش میوفته و میشکنه)که بازم براش شربت ببره حالا هرچی بابا میگه نمی خورم

هرچی باهاش صحبت میکنیم ؛جوری اصرار میکنه که یعنی من بهتر میدونم شما داغین نمی فهمین!!!

واین داستان ِهر شب ماست...

_____________________________

_ته مونده شربتِ تو لیوان ریخت رو سرامیک؛خیلی شیک رفت کهنه کف شو رو آورد واونقدر زمین رو سایید تا مطمئن شه اثری از شربت نمونده...

_بالاخره انتظارم سر اومد؛در آستانه ماه صفر لیوان از دستش افتاد وشکست ؛چاره ای نداشتم جز این که فکر کنم دفع بلا و صدقه پیش پیشِِِِِ ِما ه صفر بوده ...

پسندها (2)

نظرات (10)

مامان نازنین زهرا
3 آذر 93 15:02
من نمیشکنم ....این جوابیه که در پاسخ مامان نشکنه ....از طرف ناز بانوی ما شنیده میشه وانتهاش صدای شترق....ببببله لیوان شکست...
ننه علي
پاسخ
بنده حرفی ندارم
کوثر
3 آذر 93 22:02
سلام بانو نوش جان بابای علی اما اندر شکستن ها... «باش تا صبح دولتت بدمد این هنوز از نتایج سحر است.» فدای سرش، تنش سلامت، همه سرویست هم شکوند، اشکال ندارد، فقط به خودش صدمه نزنه.
ننه علي
پاسخ
سلام بانو ممنون از کیسه خلیفه می بخشی!!!!
گهواره
4 آذر 93 0:29
عجب! علی هم به باشگاه از دست اندازها!!!! پیوست! عزیزم چقدر غصه جهازتو خوردی! انقدر از ما شکوندن که هنوز ما داغیم!
ننه علي
پاسخ
زهرررراااا تازه ابو علیم زد یکی دیگشونو شکست این جوری بخوان پیش برن تا آخر صفر هیچی از جهازم نمی مونه اینقد این لیوانا مو دوست داشتم
الهه مامان سلما
4 آذر 93 0:56
پسر به این کدبانویی.. ادامه بده خاله جون کار نیکو کردن از پر کردن است...ها ها
ننه علي
پاسخ
ای خاله ی بلا...
مامان محمدمهدی
4 آذر 93 7:45
برای این منظور یک عدد لیوان پلاستیکی تهیه کنید و بگذارید پدر و پسر مشکلشونو در باب شربت خوردن خودشون حل کنن، وال لا
ننه علي
پاسخ
فرمایش شما متین فقط مشکل اینجاست که ابوعلی از ظروف پلاستیکی وخوردن ونوشیدن با اونها خوششون نمی یاد حالا ما یه راه کار بده که بنده اینو کجای دلم بذارم
مامانی
4 آذر 93 8:17
سلام علی جان میگه من نمی شکنم، ولی شما دلخوش نباش این شناخت حال والدین بیشتر ازخودشون واقعا باحاله ما از این مرحله کمی عبور کرده ایم و به این مرحله رسیده ایم که همه چی از لب ظرفشویی پرت میشه داخلش که هر پرتاب امتیاز ویژه خودش رو داره عزیزم حرص جهازتو نخور، چون اونها که راه خودشون رو میرن، فقط تو اذیت میشی البته ابوعلی آقا هم خودشون چنددست لیوان بخرن، احتمالا همکاریشون بیشتر میشه
ننه علي
پاسخ
سلام چه جالب ما قبلا در اون مرحله بودیم وکما کان هم هستیم نه بابا حرص نمی خورم شکستنی مال شکستنه اینقد تو خونه ما بزرگ وکوچیک مهمون و صاحب خونه چیز میشکونن که دیگه عادی شده
مامانی وبابایی
4 آذر 93 16:31
بله صدقه و رفع بلا ان شاالله همیشه تا هستی و هر کجابلا ازت دور باشه پسری
ننه علي
پاسخ
سپاس
مامان محمد مهدي (مرضيه)
5 آذر 93 14:50
نوش جان ابوعلي...فداي سر علي...بنده خدا ننه علي
ننه علي
پاسخ
مامان گلشن
8 آذر 93 16:27
پسری مهربونه....خوش به حال خانومش
ننه علي
پاسخ
مامان فاطمه
1 اردیبهشت 94 21:24
افرین به این گل پسر مهربونمامانش یه لیوان نشکن بهش بده یا ملامین باشه که خطر نداشته باشه
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به جوجه طلبه می باشد